صادق که اساس دین ازاو شد معمور
بودند ملایک پی امرش مامور
آخر ز جفا، ناصر احکام خدا
مسموم شد از ظلم و جفای منصور
بنال اي دل که در ناي زمان، فرياد را کشتند
بهين آموز گار مکتب ارشاد را کشتند
اساتيد جهان بايد به سوگ علم بنشينند
که در دانشگه هستي، بزرگ استاد را کشتند
بار ديگر ظالمانه، خيل جلادان شبانه
با دو دست بسته بردند يک غريبي را ز خانه
بار ديگر دست گلچين در مدينه آتش افروخت
بار ديگر آشياني در ميان شعله ها سوخت
داغ يک دسته شقايق، بر دل خونين صادق
بار ديگر شد شکسته حرمت قرآن ناطق
الا اي لاله ي خوشبو، عزيز آل پيغمبر
که بهر دين و قرآنت چنين گرديده اي پرپر
شده زين غم، گل خاتم، مدينه غرق در ماتم
دوصد لعنت به آنکس باد که مسمومت نمود از زهر
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
سایت های همکار
آمار سایت